تولد 3سالگی گل پسری وعقیقه
سلام نآی نآیِ مامان خوبی عزیزم؟
بالاخره جشن تولدت با چند روز اینورتر!مصادف شد با شب 27 ماه مبارک رمضان!به احترام وحرمت شبهای قدر با تاخیر 7روزه!
منو بابا گلی از وقتی شما به دنیا اومدی قصد داشتیم برای گل پسری عقیقه کنیم!ولی اینقدر این تصمیم کــــــــــــــــش دار شد تا به امسال!خداروشکر جشن تولد 3سالگیت این تصمیم عملی شد و تونستیم افطار با چلو گوشت عقیقه از مهمونای عزیزمون پذیرایی کنیم!دستِ بابا گلی درد نکنه که با دهنِ روزه رفت کشتارگاه و بهترین گوسفند رو برای گل پسری انتخاب کرد و خودش تو حیاط خونه با کمک مادر جون و 100 البت مامان گلی که من باشمیه چلو گوشت خوشمزه درست کردیمو همچنین دست خاله و دخمل خاله و پسر خاله و پسر دایی هم درد نکنه که خیلی تو کارا بهمون کمک کردن ان شاالله بتونیم جبران کنیم
کار تزیین اونطوری که دلم میخواست بشه نشد!چون کار زیاد بود و بیشتر درگیرِ کارایِ آشپزی بودیم و قبلش هم دغدغه های فکری که با گوشت عقیقه چی درست کنیم که مهمونای عزیز خوششون بیاد حتی اصلاح موهای نازت شد ساعت 1بامداد!به همین دلیل شما به آقا منشیِ خودت ببخش دیگه عزیزکم
مبارک باشه عزیزدلم
کیک تولدت رو شخصیت کارتونی که خیلی دوسِش داری انتخاب کردیم:"بن تن" تم هم داشتیمتم رنگ سبز! به مهمونای عزیز گفتیم تمِ سبز رو تا اونجایی که میتونن رعایت بفرماین!
متاسفانه امسال هم مثل پارسال کیک تولدت اونی نبود که من میخواستم!نه کیک بره ناقلا پارسال شبیه بره ناقلا شد!نه کیک بن تن امسال شبیه بن تن!
و اینم بره ناقلا پارسال
قابل توجه شیرینی پزایِ محترم!خواهشا نظر مشتری مهم باشه براتون!
مراسم شروع شد با پهن کردن سفره افطاری وچیدن سفره با سلایق مختلف!مهمونآی عزیزمون هم یکی پس از دیگری با رعایت کردنِ تم! از راه رسیدن
تو جمعمون دو تا نی نی هم سنو سال شما بود یکی ریحان عسلیِ دایی علی و دانیال پسر عموی شما دردونه
دو ساعت بعد از افطاری هم بابایی برای تحویل کیک رفت و چون کیک اونی نبود که ما میخواستیم بابای دس خالی برمیگرده خونه تا یه ساعت دیگه با کیک ویرایش شده برگرده!هر چند کیک اونی نشد که می خواستیم!خلاصه مهمونا موندن تو آمپاس!
منم از فرصت استفاده کردم و دفترچه ایی که آماده کرده بودم رو دادم به تک تک مهمونا تا یه خط و بلکه بیشتر برای شما نازدونه بنگارند.همه مهمونا بعدش از کیفیت بدِ خودکار گله کردند!
با تصمیم جمع تا رسیدنِ کیک مراسم کادو دادن و گرفتن برگزار شد!و همون شعرای همیشگی این چی چیه آوردی گندشو در آوردی!پسر عموهای بابایی که فک کنم تو گلوشون بلند گو کار گذاشته بودن نوبت کادوی خودشون که رسید شعر رو عوض کردن و خوندن این چی چیه آوردی خوب چیزیه آوردی!
اینم دستپخت خونگی ما:
کادوهای گل پسری در ادامه مطلب:
دست همگی درد نکنه که با کادوهای خوشگلشون ما رو شرمنده کردن