من در سفر شمال قسمت 3
سلام دوستان
ادامه سفر با تاخیر:عذر میخوام دوستان
از منطقه آزاد انزلی به سمت اردبیل حرکت کردیم!با تصمیم گروه قرار شد از سمتِ گردنه خلخال بریم!چون برای اولین بار بود اون گردنه رو می دیدیم خیلی واسمون جالب و دیدنی بود روستاهایی که ازشون گذشتیم با اون دشتهای سرسبزو گوسفندایی که در حال چرا بودن واقعا زیبا ودیدنی بود!گردنه خلخال یه قسمتش جنگلی بود همراه با مه و بارون یه قسمتش هم دشت مانند وآی اونم چه دشتها و چه کوههایی اینقدر رفتیم بالا بالاها که ابرها زیر پامون بودن!
منم اینجا تو ماشین دارم خاطرات سفرو می نویسم
اینم یه منظره زیبا از اون بالا بالاها
خلاصه سرتونو به درد نیارم بعد از رسیدن به اردبیل یه چندروزی مهمون عمو بابایی بودیم و بهمون خیلی خوش گذشت روز اول به اتفاق زن عمو و ندا جون(دختر عمو بابایی)و گروه همراهرفتیم بازار!مامانی اونجا یه کفش خوشگل موشگل واسه گل پسری خرید!یادم رفت عکسشو بگیرم بذارم!م
جاهای دیگه ایی که رفتیم شورابیل که یه دریاچه باحال داره با کلی وسیله بازی!
منطقه کوهستانی فندق لو هستش که پره از درختهای فندق و گلهای رنگا رنگ لاله و بابونه!البته خرداد ماه پارسال خیلی زیباتر بود چون کوهاش پر بود از گل ولی شهریور ماهی که رفتیم گل نبود همه جا رو هم مه گرفته بود وسرد بود!
آبگرم سبلانم که دیگه عالی بود!
پارسال شما گل پسر شیطون اینقدر گریه کردی که آبگرم زهرمارمون شد ولی امسال که با بابایی رفتی حسابی آب بازی کردیو شیطنت قربونت برمخب اینم خلاصه ایی از سفر ما به شمال در شهریور ماه ٩٢
فک کنم کمی تابلو باشه که با عجله نوشتم به بزرگی خودتون ببخشین دیگه
و اینم چنتا عکس متفرقه از این سفر: